عاشقِ آفتاب ساعتهای چهارِ بعد از ظهرم شدم ؛ وقتی دیگه میخواد آسه آسه بره سمتِ غروب ، از پشت پنجرهی آشپزخونه تق تق به شیشه میزنه و با ردای طلایی اش مینشینه روی سنگِ پیشخوان آشپزخونه ام.
از اعماق درد بازدید : 362
شنبه 9 آبان 1399 زمان : 9:37
عاشقِ آفتاب ساعتهای چهارِ بعد از ظهرم شدم ؛ وقتی دیگه میخواد آسه آسه بره سمتِ غروب ، از پشت پنجرهی آشپزخونه تق تق به شیشه میزنه و با ردای طلایی اش مینشینه روی سنگِ پیشخوان آشپزخونه ام.
از اعماق دردتعداد صفحات : 0